در کتاب تاریخ ترجمهٔ ادبی از فرانسه به فارسی (۱۳۹۳) دربارهٔ ترجمههای احمد شاملو نوشته شدهاست: «شاملو در بیشتر ترجمههایش به خوبی از عهده برآمده است؛ از جمله برزخ (۱۳۳۴) از ژان روورزی، زرنگار (۱۳۳۵) از هربر لو پوریه، پابرهنهها (۱۳۳۷) از زاخاریا استانکو، قصههای بابام (۱۳۴۶) از ارسکین کالدول، عروسی خون (۱۳۴۷) از فدریکو گارسیا لورکا، درخت سیزدهم (۱۳۴۹) از آندره ژید، دماغ (۱۳۵۱) از ریونوسوکه آکوتاگاوا، سیزیف و مرگ (۱۳۵۲) از روبر مرل، خزه (۱۳۵۵) از هربر لو پوریه، مرگ کسب و کار من است (۱۳۵۵) از روبر مرل و شهریار کوچولو (۱۳۵۸) از سنتاگزوپری که در چاپهای بعدی با عنوان شازده کوچولو منتشر شد. ↑ طالبینژاد، احمد (۱۳۷۳). ↑ طالبینژاد، «مثل موج که برمیخیزد»، یک اتفاق ساده: بررسی جریان موج نو در سینمای ایران، ۱۸. کیمیایی همواره جزو روشنفکران دهههای چهل و پنجاه شمسی بودهاست ولی سالها بهواسطه مصاحبهای که سال ۱۳۵۴ با روزنامه کیهان کرده بود میگفتند که کیمیایی خودش گفتهاست که روشنفکر نیست. این مصاحبه برعکس نشان از رفتار روشنفکرانه کیمیایی داشت، چرا که در آن دوران رژیم وقت اعلام کرده بود که ما از روشنفکران حمایت میکنیم و کیمیایی زودتر از هرکس اعلام کرد که روشنفکر نیست.
هنگامه حمیدزاده اینستاگرام
این را به قشنگترین چیزهای زندگیم و به خون بچهام قسم میخورم که من روشنفکر نیستم! محمدعلی ناصح، مردی ادیب و دانشمند بود و شاگردان متعددی را تربیت کرد که در رده استادان دانشگاه قرار گرفتند. از همین مقدار و از آنچه در تواریخ در باب منطقی رازی و شیوه شاعری او گفته اند چنین برمی آید که او از شاعران لطیفه گو و برجسته دوران خویش به شمار می رفته و سخنانش مطبوع و مطلوب بزرگان و سخن شناسان بوده است. دارالفنون همکلاسهای شبانه باز کرده بود که پنهان از این سایت پدر اسم نوشتم. که برادرش لادبن سردبیر آن بود و اجرای زنده هنگامه در رشت چاپ و منتشر میشد همکاری قلمی داشت. اصولاً هنر کوچکتر از آنست که همهٔ زندگی آدم باشد. بلکه من گاهی مشغول فیلم ساختن میشوم؛ زیرا سینما کوچکتر و بی حیاتر از آنست که همهٔ زندگی من باشد. کیمیایی پیش از انقلاب به عنوان یک فیلمساز مردمی و گاهی سیاسی شناخته شد. کیمیایی در مصاحبه بعدی خود در واکنش به حرف نه تاریخ را تحریف کرده، نه به کسی بیحرمتی کرده و نه کسی را زیر سؤال بردهاست. This article was done with GSA Content Gener ator Demoversion!
فیلمی از مجید توکلی با بازی هنگامه حمیدزاده
شایعه بر این اساس بوده که وی نام امامی را در تیتراژ فیلم ضیافت آوردهاست، در حالی که نه در تیتر اول و نه در تیتراژ پایانی نامی از سعید امامی وجود ندارد. نعمتپور در این مرحله با نتیجه ۸ بر صفر از سد نورسلطان تورسینوف از قزاقستان گذشت و به نیمهنهایی رسید. مسعود کیمیایی در مصاحبهای با روزنامه شرق مدعی شد که جنازه فروغ فرخزاد را پس از جاری شدن صیغه برای محرم شدن به او شستهاست. پوران فرخزاد، خواهر فروغ فرخزاد در پاسخ گفتهاست که آقای کیمیایی اصلاً در آن مراسم حضور نداشتهاست و جهانگیر هدایت نیز اشاره کردهاست که در زمان خودکشی صادق هدایت آقای کیمیایی تنها ده سال سن داشتهاست. اسماعیل نوریعلاء دوست فروغ فرخزاد حرف کیمیایی را تأیید کرد و در این مورد گفت، مردی از غسالخانه بیرون آمد. ↑ «چهلم مهسا امینی با تجمع عظیم در سقز آغاز و با اعتراضهای دانشگاهی و خیابانی در ۳۰ شهر به شب رسید». با این حال چندین شب شعر در شهرهای مختلف با حضور شاملو که تعدادی از آنها به نفع زلزلهزدگان رودبار و آوارگان کرد عراقی بود برگزار شد.
هنگامه حمیدزاده
محمدعلی سپانلو در این باره گفتهاست این حرف آقای کیمیایی کذب است، آقای کیمیایی در آن زمان هیچ شهرتی نداشت که بخواهد با این جمع همراه باشد. این صفحه آخرینبار در ۳۱ ژانویهٔ ۲۰۲۴ ساعت ۲۳:۳۲ ویرایش شدهاست. تمی که او البته بیاندازه به آن پایبند ماندهاست و به نوعی با گذشت زمان در نگاه برخیها یا از بین رفته یا کمرنگ شده اما کیمیایی این نظرها را جملات بوتیکی دانسته و رفاقت و خانواده را اصول قلمداد کردهاست. من هیچ وقت اهل جشنواره نبودم و سمت و سویم همیشه مردم هستند و نگاه میکنم میبینیم که مردم روزگار سختی را میگذرانند و روزی نیست که خبرهای بد نشنویم. دلم نمیخواهد فیلمم در جشنواره فجر نشان داده بشود به دلیل تسلیتی که به این همه آدم دارم. کیمیایی عنوان کردهاست که: «من امسال فیلمی ساختم به نام «خون شد» که در جشنواره فجر هست. ادوارد براون وفات وی را در سال ۵۸۱ و بنا به عقیده هرمان اته و ژوکوفسکی در سالهای میان ۵۸۷-۵۸۵ عنوان کردهاست. وی پسرعموی سید محمود طالقانی بود. مشکاتیان اواخر عمر گوشهگیر شده بود ولی همچنان طناز بود. اگر صادقانه بین دهههای پنجاه، شصت، هفتاد، اتفاقاتی بین مشکاتیان و شجریان افتاده که کارهایشان تأثیرگذار بوده، باید آن را در ریشههای اجتماعی و تاریخی جستوجو کرد.